انتقاد از رواج شهری نویسی، همه بلیط یکسره گرفته اند به تهران!

به گزارش مجله سرگرمی، عباس عبدی نویسنده و منتقد ادبی در مصاحبه با خبرنگاران از آماده شدن اثر تازه ای از خود با عنوان ملاقات با مرغ دریایی اطلاع داد و گفت: این کتاب در برگیرنده تعدادی روایت داستانی از من است که در آن راوی در طی یک سفر یا فعالیتی خاص با سوژه ای روبرو شده و در حین گزارش این مواجهه، از بعضی مشاهدات و دلمشغولی های خود سخن به زبان می آورد.

انتقاد از رواج شهری نویسی، همه بلیط یکسره گرفته اند به تهران!

وی ادامه داد: در این اثر با نگاهی نوستالژیک به جزایر جنوب ایران مانند قشم و هنگام و... و نیز کوشش برای خلق متونی داستانی مانند آثار آلن دوباتن، سعی کردم چیزی بنویسم که در عین حال که چندان تعریف کلاسیکی از داستان را در بر نمی گیرد ولی در عین حال روایتی داستانی دارد و البته موضوع همه آنها نیز جنوب ایران است.

نویسنده نباید ادا دربیاورد

عبدی در ادامه با اشاره به شیوه نگارش آثار خود و حضور پررنگ اقلیم جنوب در آن گفت: نویسنده باید از چیزی بنویسد که خوب میشناسد و ادا در نیاورد. یه نظر من صرف اینکه یک نویسنده شهر را دوست دارد، نمی تواند دلیل و بهانه ای برای نوشتن صرف ادبیات شهری به او بدهد. ادبیات شهری هم باید معرف یک اقلیم تعیین به نام شهر باشد کما اینکه من نیز خودم را یک نویسنده شهری می دانم متهی نویسنده ای که در یک زیست بوم خاص به مثابه یک اقلیم درحال زندگی است و آنچه را در آن کشف می نماید به زبان داستان بیان می نماید.

وی در همین زمینه به آلیس مونرو و ادبیات خاص او نیز اشاره نمود و گفت: ادبیات مونرو در اقلیم کانادا شکل می گیرد و انگار موطن رخداد این داستان ها، ویژگی آن است و همان اقلیم است که ما را به خود درگیر می نماید و گرنه اگر همین داستان ها را به جای کانادا در سواحل مکزیک می بردیم آن حس خاص را به ما منتقل نمی کرد. این انتقال حس به معنای توانایی نویسنده در شناخت اقلیم و استفاده از آن در نوشتن است.

این نویسنده در ادامه به ادبیات خاص نویسندگانی مانند همینگوی اشاره نمود و گفت: به طور عمده نویسندگانی که دریا در آثارشان حضور دارد صاحب ادبیاتی خاص هستند. به نظر من همه زیبایی هایی که یک شهر در داستان به نمایش می کشد را در یک منطقه بومی مانند جنوب ایران می گردد دید منتهی نویسنده برای این دیدن و کشف کردن باید یاد بگیرد که به لایه های زیرین آنچه به ظاهر می بیند هم نفوذ کند. در جغرافیای هستی همواره عدهای هستند که چیزی بیش از ظاهر می خواهند و داستان نویس نیز برای اینگونه بودن، باید یاد بگیرد به جای برکه بودن و کم عمقی، خودش را مبدل به یک چاه پر از آب و عمیق کند که به لایه های زیر زمینی دست رسی دارد.

جای خالی دریا در ادبیات نویسندگان جنوب

وی در ادامه با نگاهی به ادبیات نویسندگان جنوب ایران گفت: برای من جای تعجب است که حتی نویسندگان بزرگی مانند غلاحسن ساعدی و احمد محمود که برخاسته از جنوب هستند، در آثارشان مهمترین عنصر زیستی جنوب یعنی دریا را وارد نکرده اند. ما در بهترین حالت تنها کی دو داستان در ادبیاتمان پیدا می کنیم که دریا در آن حضور دار که در همان ها هم نگاه نویسنده تنها از ساحل به دریاست و هیچ کس از زاویه دریا به ساحل نگاهی نیانداخته است. همه اینها در حالی است که ما بیش از 2600 کیلومتر مرز آبی در ایران داریم.

عبدی توضیح داد: حس می کنم به عنوان یک نویسنده شانس آورده ام که در منطقه ای جزیره ای در جنوب زندگی می کنم و این بودن برایم فرصتی است تا بتوانم داستانهای این منطقه را بنویسم. این کار به معنی قهر از ادبیات روزمره شهری نیست اما ادبیات شهری هم با رویکردی فعلیش چیزی جز دست خالی برای مخاطبانش به ارمغان نیاورده است. شما چند رمان و نویسنده برجسته از دل مدعیان این ادبیات، خلق شده دیده اید؟

وی در سرانجام با اظهار تاسف از رجعت تمام نویسندگان شاخص ادبیات بومی ایران به پایتخت گفت: مایه تاسف است که همه بلیط یکسره به سمت تهران گرفته اند و منتظرند که به مقصد و مقصود برسند و اصلا تعیین نیست در تهران قرار است برای آنها چه اتفاقی رخ دهد. شهرهای ایران جز تهران نیز پر است از داستانهای روایت نشده که ندیدن و ننوشتن شان ظلمی است که نویسندگان بومی در وهله نخست به خود می نمایند. کاش به این مساله بیشتر فکر می کردیم که در تهران دنبال چه هستیم که در دیگر مناطق ایران نیافته ایم.

dorezamin: دور زمین | سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده! تور لحظه آخری، تور ارزان، اروپا، تور تایلند، تور مالزی، تور دبی، تور ترکیه

منبع: خبرگزاری مهر
انتشار: 20 آبان 1400 بروزرسانی: 20 آبان 1400 گردآورنده: kurdeblog.ir شناسه مطلب: 49656

به "انتقاد از رواج شهری نویسی، همه بلیط یکسره گرفته اند به تهران!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "انتقاد از رواج شهری نویسی، همه بلیط یکسره گرفته اند به تهران!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید